شناسه خبر: 8213 | منتشر شده در مورخ: 1393/4/1 | ساعت: 12:22 | گروه: فرهنگ و هنر |
۳ شخصی که خداوند آنها را دوست دارد |
به گزارش شبکه خبری هزاره سوم به نقل از تسنیم، مطرف بن عبداللّه بن شخّیر میگوید حدیثى از ابوذر برایم نقل کرده بودند و من دوست داشتم او را ببینم. پس چون او را دیدم، به او گفتم: اى ابوذر! از تو حدیثى برایم نقل کردهاند که دوست داشتم تو را ببینم و درباره آن از تو بپرسم.
ابوذر گفت: اینک دیدى، پس بپرس.
گفتم: شنیدهام که مىگویى: رسول خدا فرمود: خداوند عزّ وجلّ، سه تن را دوست دارد و سه تن را دشمن؟
گفت: آرى، گمان ندارم که به دوستم محمد صلىالله علیه و آله دروغ مىبندم، و این جمله را سه بار تکرار کرد.
گفتم: آن سه تن که خداوند دوستشان دارد، چه کسانی هستند؟
گفت : مردى که در راه خدا مىجنگد. پس براى جهاد و به انتظار پاداشِ خدا، با دشمن رویارو مىشود و پیکار مىکند تا کشته شود. شما نیز در کتاب خداوند عزّ وجلّ، در این باب مىخوانید: "إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِى سَبِیلِهِ صَفًّا خداوند، کسانى را که در راهش چون صفى مىجنگند، دوست دارد"
و مردى که همسایهاش او را مىآزارد و او بر آزارش شکیبایى مىورزد و انتظار پاداش از خدا دارد، پس خداوند او را از این آزار ایمن مىگرداند، با مرگ یا زندگى.
و مردى که همراه مردمى است پس در حرکت هستند تا آنکه خواب یا چرت بر آنان چیره مىشود و آنان آخر شب براى خواب فرود میآیند، امّا او به وضو و نمازش مىپردازد.
متن حدیث:
بَلَغَنی عَن أبی ذَرٍّ حَدیثٌ ، فَکُنتُ اُحِبُّ أن ألقاهُ ، فَلَقیتُهُ ، فَقُلتُ لَهُ : یا أبا ذَرٍّ ، بَلَغَنی عَنکَ حَدیثٌ ، فَکُنتُ اُحِبُّ أن ألقاکَ فَأَسأَلَکَ عَنهُ .
فَقالَ : قَد لَقیتَ فَاسأَل .
قُلتُ : بَلَغَنی أنَّکَ تَقولُ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله علیه وآله یَقولُ : «ثَلاثَةٌ یُحِبُّهُمُ اللّهُ عَزَّوجَلَّ ، وثَلاثَةٌ یُبغِضُهُمُ اللّهُ عَزَّوجَلَّ»؟
قالَ : نَعَم ، فَما أخالُنی أکذِبُ عَلى خَلیلی مُحَمَّدٍ صلى الله علیه وآله ـ ثَلاثا یَقولُها ـ .
قُلتُ : مَنِ الثَّلاثَةُ الَّذینَ یُحِبُّهُمُ اللّهُ عَزَّوجَلَّ ؟
قالَ : رَجُلٌ غَزا فی سَبیلِ اللّهِ ، فَلَقِیَ العَدوَّ مُجاهِدا مُحتَسِبا فَقاتَلَ حَتّى قُتِلَ ؛ وأنتُم تَجِدونَ فی کِتابِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ : «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَـاتِلُونَ فِى سَبِیلِهِ صَفًّا». یَکفِیَهُ اللّهُ إیّاهُ ؛ بِمَوتٍ أو حَیاةٍ . ورَجُلٌ یَکونُ مَعَ قَومٍ فَیَسیرونَ حَتّى یَشُقَّ عَلَیهِمُ الکَرى أوِ النُّعاسُ ، فَیَنزِلونَ فی آخِرِ اللَّیلِ فَیَقومُ إلى وُضوئِهِ وصَلاتِهِ.
«کنز العمّال،ج ۱۶ ص ۱۰۴- المستدرک على الصحیحین،ج۲ ص ۹۸»